داشتم دق می کردم
مامانی امروز که 5 ماه و 4 روزت بود یه اتفاق بد افتاد گذاشته بودمت رو تخته خودمون کههههههه البته خیلی از لبه تخت فاصله داشتی ها امااااا چه کنم که وروجک شدی دیگه رفتم لباسی که دستم بود رو اتاق بغل آویزون کنم که 1 دقیقه هم نشد اما برگشتم دیدم تو غلت زدی و یه کمم خودتو به جلو کشوندی و .......... افتادی داشتم از ناراحتی سکته میکردم ولی چیز خاصی نشد بابا جون دکترتم گفت چیزی نیستش و من یه کم خیالم راحت شدولی دیگه با خودم قرار گذاشتم شیش چشمی مواظبت باشم و از خدای بزرگم خواستم تا همون طوری که تو رو به من داد همون طوری هم مراقب سلامتیت باشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی